سوره محمد

محمد
< احقاف - فتح >
شماره سوره ۴۷
جزء ۲۶
نزول
ترتیب نزول ۹۵
مکی/مدنی مدنی
اطلاعات آماری
تعداد آیات ۳۸
تعداد کلمات ۵۴۲
تعداد حروف ۲۴۲۴

سوره محمد چهل‌ و هفتمین سوره و از سوره‌های مدنی قرآن است که در جزء ۲۶ جای دارد. ذکر نام محمد(ص) در آیه دوم را دلیل نام‌گذاری این سوره دانسته‌اند.

موضوع اصلی آن ویژگی‌های مؤمنان و کفار و عاقبت آنها در آخرت است. آیه هفتم سوره محمد که بر چگونگی دریافت نصرت الهی اشاره دارد، از آیات مشهور و نامدار این سوره است. آیه چهارم مبنی بر ممنوعیت کشتن اسیران جنگی و آزادی آنان به صورت رایگان یا در قبال دریافت فدیه، از آیات الاحکام آن شمرده شده است.

در امان بودن از فقر و سیراب شدن از چشمه‌های بهشتی از جمله پاداش‌های تلاوت سوره محمد دانسته شده است.

معرفی سوره

نامگذاری

ذکر نام محمد(ص) در آیه دوم را دلیل نام‌گذاری این سوره به نام محمد دانسته‌اند. نام دیگر این سوره قتال است؛ چراکه در بیشتر آیات آن به مسئله جهاد پرداخته است. این سوره را «الذین کفروا» نیز می‌نامند؛ چراکه با همین عبارت آغاز می‌شود.

محل و ترتیب نزول

سوره محمد جزو سوره‌های مدنی و در ترتیب نزول، نود و پنجمین سوره‌ای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف، چهل و هفتمین سوره است و در جزء ۲۶ قرآن جای دارد.

تعداد آیات و دیگر ویژگی‌ها

سوره محمد ۳۸ آیه، ۵۴۲ کلمه و ۲۴۲۴ حرف دارد و به لحاظ حجمی جزو سوره‌های مَثانی است و کمتر از یک حزب است.

محتوا

محور اصلی سوره محمد برشمردن صفات واعمال نیک مؤمنان و صفات واعمال خبیث وزشت کافران و مقایسه عاقبت کار و نتائج اعمال هر دو طائفه در قیامت و مسئله جهاد و جنگ با دشمنان اسلام است. دلیل پرداختن به موضوع جنگ در بیشتر آیات این سوره را به دلیل همزمانی نزول آن با جنگ احد دانسته‌اند.

استفاده مکرر از دو واژه اضلال و احباط به معنای تباه شدن و سودبخش نبودن اعمال کافران را در این سوره به کفر و نفرت کفار از قرآن مرتبط دانسته‌اند.

محتوای این سوره را می‌توان در موارد ذیل خلاصه كرد:

  1. ایمان و كفر و مقایسۀ حال مؤمنان و كافران در این جهان و جهان دیگر؛
  2. جهاد با دشمنان و دستور درباره وضعیت اسیران جنگی؛
  3. شرح حال منافقان كه در زمان نزول این آیات، در مدینه فعالیت‌های تخریبی داشتند؛
  4. توصیه به «سیر در زمین» و بررسی سرنوشت اقوام پیشین برای درس عبرت؛
  5. مسئلۀ آزمایش الهی به تناسب مسئله جنگ؛
  6. بحث از انفاق و تعبیر از آن به نوعی جهاد.
محتوای سوره محمد
 
 
 
 
 
 
 
اهداف جهاد با دشمننان دین خدا
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
خاتمه؛ آیه ۳۳-۳۸
تشویق مؤمنان به جهاد در راه خدا
 
هدف سوم؛ آیه ۱۶-۳۲
افشای اقدامات و ماهیت منافقان
 
هدف دوم؛ آیه ۷-۱۵
بهره‌مندشدن مؤمنان از حمایت و پاداش الهی
 
هدف اول؛ آیه ۱-۶
مقابله با اقدامات دشمنان دین خدا
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
مطلب اول؛ آیه ۳۳-۳۵
عواقب سستی در جهاد
 
اقدام اول؛ آیه ۱۶-۱۹
اهانت به پیامبر و تعالیم ایشان
 
پاداش اول؛ آیه ۷-۱۱
پیروزی مؤمنان و هلاکت دشمنان
 
مطلب اول؛ آیه ۱-۳
باطل‌بودن راه دشمنان دین و حقانیت مؤمنان
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
مطلب دوم؛ آیه ۳۶-۳۸
حب دنیا، عامل سستی در جهاد
 
اقدام دوم؛ آیه ۲۰-۲۴
کوتاهی در اجرای فرمان جهاد
 
پاداش دوم؛ آیه ۱۲
برخورداری مؤمنان از نعمت‌های جاودان بهشتی
 
مطلب دوم؛ آیه ۴-۶
ضرورت نبرد مؤمنان با دشمنان دین
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
اقدام سوم؛ آیه ۲۵-۲۸
همکاری پنهانی با دشمنان
 
پاداش سوم؛ آیه ۱۳-۱۴
حمایت خدا از مؤمنان در برابر دشمنانش
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
نتیجه؛ آیه ۲۹-۳۲
روش‌های خدا برای افشای ماهیت منافقان
 
پاداش چهارم؛ آیه ۱۵
بهره‌مندی مؤمنان از نعمت‌های متنوع بهشتی
 
 
 
 


آیات مشهور

آیه نصرت الهی (۷)

نوشتار اصلی: آیه نصرت الهی

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَنصُرُ‌وا اللَّـهَ يَنصُرْ‌كُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ﴿۷﴾»
 (اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، اگر خدا را يارى كنيد ياريتان مى‌كند و گام‌هايتان را استوار مى‌دارد.)

این آیه، برای تشویق مؤمنان به مبارزه با دشمنان است. بر اساس برخی تفاسیر شیعی، تکیه بر مسأله ایمان در این آیه، اشاره به این است که یکى از نشانه‌هاى ایمان راستین، پیکار با دشمنان حق است و تعبیر به یارى کردن خدا به وضوح به معنى یارى کردن آئین اوست. چنانکه در این تفاسیر آمده، یارى کردن پیامبر خدا، شریعت و تعلیمات او، و همینطور در بعضى دیگر از آیات قرآن (سوره حشر آیه ۸) یارى کردن خدا و رسولش، در کنار یکدیگر قرار داده شده است.علامه طباطبایی مفسر بزرگ شیعی نصرت الهی را همان توفیق او می داند که در پرتو آن اسباب غلبه مؤمنان بر کافران حاصل می شود مانند ترسی که خدا در دل کافران می افکند و امور مؤمنان را سامان می بخشد و دل هایشان را محکم وشجاع می کند. در نهج‌البلاغه از امام علی(ع) نقل شده: اگر خدا را يارى كنيد، خداوند شما را يارى مى‌كند و گام‌هاى شما را استوار مى‌سازد،‌ خداوند از روى خوارى و ناچارى از شما نصرت و يارى نمى‌خواهد، او از شما يارى خواسته در حالى كه خود عزيز و حكيم است و سپاهيان آسمان‌ها و زمين به فرمان او هستند و از شما درخواست قرض كرده در حالى كه گنج‌هاى آسمان و زمين به او تعلّق دارد و بى نياز و حميد است (بلى اينها نه از جهت نيازى است كه او دارد) بلکه نصرت‌خواهى و استقراض الهى براى آن است كه شما را بيازمايد و بهترين عامل به نيكى‌ها را مشخص سازد.

آیه نهرهای چهارگانه در بهشت (۱۵)

مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ ۖ فِيهَا أَنْهَارٌ مِنْ مَاءٍ غَيْرِ آسِنٍ وَأَنْهَارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَأَنْهَارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ وَأَنْهَارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى ۖ وَلَهُمْ فِيهَا مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَمَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ ترجمه: توصیف بهشتی که به پرهیزگاران وعده داده شده، چنین است: در آن نهرهایی از آب صاف و خالص که بدبو نشده، و نهرهایی از شیر که طعم آن دگرگون نگشته، و نهرهایی از شراب (طهور) که مایه لذّت نوشندگان است، و نهرهایی از عسل مصفّاست، و برای آنها در آن از همه انواع میوه‌ها وجود دارد؛ و (از همه بالاتر) آمرزشی است از سوی پروردگارشان!

علامه طهرانی در باره این رود های چهارگانه بهشتی می نویسد: مراد از انهار، اصناف و انواع علوم و معارف حقه حقيقيه است، كه حيات قلب منوط به آن است، و غرائز انسان بدان سيراب و اشباع می‌گردد. آب براساس آیه وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ سوره انبیاء آیه ۳۰ در عالم طبيعت ‏حيات موجودات است.و حيات دل به علم و معرفت‏ خداست، لذا نهرهاى علم و معرفت كه در قلوب جارى است، در بهشت به صورت نهرهاى زلال، و غير متغير، ظاهر و بارز است و مراد از غير آسن، متعفن نشدن و متغير نشدن ‏آن علوم به وهميات و تشکيکات و عادات باطله، و سنن ضاله، و اعتقادات فاسده خواهد بود.و اين نهر اختصاص به افرادى دارد که در راه خدا به مقام قلب رسيده، و از علوم حقه الهيه بدون دخالت تغيير نفس بهره‏ مند شده‌‏اند. ومنظور از نهرهای شیر ظهور و بروز علومى است كه براى آغازگران سير راه خدا مفيد است مانند شير که برای كودک مفید است، اين نهرها اختصاص به ضعفائى دارد كه استعداد سير در منازل نفس را داشته، و به سبب پرهيز از معاصى و رذائل اخلاق قابليت وصول به مقام قلب را دارند، ولى هنوز به آن مقام نرسيده ‏اند، واین علوم به نیات فاسده وبدعت ها وهوی وهوس ها آلوده نشده اند. نهر خمر در آخرت همان جذبات الهيه است، كه در اثر تجليات اسما و صفات الهی در قلب پيدا می ‏شود، و چنان عقل را مبهوت و حيران می سازد، كه با وجود مشاهده آنها، عقل دورانديش و محافظه ‏كار و مصلحت انديش را ساقط نموده، و به كلى مراتب هستى را فراموش مى ‏نمايد، و به سبب این خاصیت از آن تعبیر به خمر شده است. اين خمر انسان را از مرتبه عقل به مرتبه بالاتر كه مرتبه شهود و قلب است رهبرى می‌كند. منظور از نهرهای عسل تصفيه شده حلاوت هائى است از واردات عالم قدس، و بارقه ‏هاى نورانى، و لذت هائى كه در حالات مختلفه براى متوسطين در راه خدا پيدا می شود، و آنها را در ذوق و وجد و توجه به خدا ميآورد، و متوجه به كمال خود می‌‏نمايد، این نهر اختصاص به افرادى دارد كه در مقام ذوق آن جذبات بوده، و هنوز به مرحله سُكر در اثر مشاهده تجليات در نيامده ‌اند.

فضیلت و خواص

نوشتار اصلی: فضائل سور

از پیامبر(ص) روایت شده اگر کسی سوره محمد را بخواند، زمانی که از قبر برمی‌خیزد، به هر سویی که نگاه کند، پیامبر خدا را خواهد دید و خداوند او را از چشمه‌های بهشتی سیراب می‌کند. تردید نکردن در دین، گرفتار نشدن به فقر و در امان خداوند و پیامبر بودن، از جمله پاداش‌های قرائت سوره محمد است که در روایتی از امام صادق(ع) به آن اشاره شده است.

آیات الاحکام

آیه چهارم سوره محمد را جزو آیات الاحکام دانسته‌اند که به حکم اسیران جنگی بعد از پایان جنگ می‌پردازد. در این آیه قتل اسیران جنگی را ممنوع اعلام کرده و رهبر مسلمانان را در آزادی آنها بدون دریافت عوض یا در قبال دریافت فدیه مخیر گذاشته است.

متن و ترجمه

سوره محمد

بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ
الَّذِينَ كَفَرُ‌وا وَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ ﴿١﴾ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِن رَّ‌بِّهِمْ ۙ كَفَّرَ‌ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ ﴿٢﴾ ذَٰلِكَ بِأَنَّ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا اتَّبَعُوا الْبَاطِلَ وَأَنَّ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِن رَّ‌بِّهِمْ ۚ كَذَٰلِكَ يَضْرِ‌بُ اللَّـهُ لِلنَّاسِ أَمْثَالَهُمْ ﴿٣﴾ فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا فَضَرْ‌بَ الرِّ‌قَابِ حَتَّىٰ إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّىٰ تَضَعَ الْحَرْ‌بُ أَوْزَارَ‌هَا ۚ ذَٰلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّـهُ لَانتَصَرَ‌ مِنْهُمْ وَلَـٰكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ ۗ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ ﴿٤﴾ سَيَهْدِيهِمْ وَيُصْلِحُ بَالَهُمْ ﴿٥﴾ وَيُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ عَرَّ‌فَهَا لَهُمْ ﴿٦﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَنصُرُ‌وا اللَّـهَ يَنصُرْ‌كُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ ﴿٧﴾ وَالَّذِينَ كَفَرُ‌وا فَتَعْسًا لَّهُمْ وَأَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ ﴿٨﴾ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَرِ‌هُوا مَا أَنزَلَ اللَّـهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ ﴿٩﴾ أَفَلَمْ يَسِيرُ‌وا فِي الْأَرْ‌ضِ فَيَنظُرُ‌وا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ ۚ دَمَّرَ‌ اللَّـهُ عَلَيْهِمْ ۖ وَلِلْكَافِرِ‌ينَ أَمْثَالُهَا ﴿١٠﴾ ذَٰلِكَ بِأَنَّ اللَّـهَ مَوْلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَأَنَّ الْكَافِرِ‌ينَ لَا مَوْلَىٰ لَهُمْ ﴿١١﴾إِنَّ اللَّـهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِ‌ي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ‌ ۖ وَالَّذِينَ كَفَرُ‌وا يَتَمَتَّعُونَ وَيَأْكُلُونَ كَمَا تَأْكُلُ الْأَنْعَامُ وَالنَّارُ‌ مَثْوًى لَّهُمْ ﴿١٢﴾ وَكَأَيِّن مِّن قَرْ‌يَةٍ هِيَ أَشَدُّ قُوَّةً مِّن قَرْ‌يَتِكَ الَّتِي أَخْرَ‌جَتْكَ أَهْلَكْنَاهُمْ فَلَا نَاصِرَ‌ لَهُمْ ﴿١٣﴾ أَفَمَن كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّ‌بِّهِ كَمَن زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُم ﴿١٤﴾ مَّثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ ۖ فِيهَا أَنْهَارٌ‌ مِّن مَّاءٍ غَيْرِ‌ آسِنٍ وَأَنْهَارٌ‌ مِّن لَّبَنٍ لَّمْ يَتَغَيَّرْ‌ طَعْمُهُ وَأَنْهَارٌ‌ مِّنْ خَمْرٍ‌ لَّذَّةٍ لِّلشَّارِ‌بِينَ وَأَنْهَارٌ‌ مِّنْ عَسَلٍ مُّصَفًّى ۖ وَلَهُمْ فِيهَا مِن كُلِّ الثَّمَرَ‌اتِ وَمَغْفِرَ‌ةٌ مِّن رَّ‌بِّهِمْ ۖ كَمَنْ هُوَ خَالِدٌ فِي النَّارِ‌ وَسُقُوا مَاءً حَمِيمًا فَقَطَّعَ أَمْعَاءَهُمْ ﴿١٥﴾ وَمِنْهُم مَّن يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ حَتَّىٰ إِذَا خَرَ‌جُوا مِنْ عِندِكَ قَالُوا لِلَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مَاذَا قَالَ آنِفًا ۚ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّـهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ ﴿١٦﴾ وَالَّذِينَ اهْتَدَوْا زَادَهُمْ هُدًى وَآتَاهُمْ تَقْوَاهُمْ ﴿١٧﴾ فَهَلْ يَنظُرُ‌ونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَن تَأْتِيَهُم بَغْتَةً ۖ فَقَدْ جَاءَ أَشْرَ‌اطُهَا ۚ فَأَنَّىٰ لَهُمْ إِذَا جَاءَتْهُمْ ذِكْرَ‌اهُمْ ﴿١٨﴾ فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا اللَّـهُ وَاسْتَغْفِرْ‌ لِذَنبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ۗ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَمَثْوَاكُمْ ﴿١٩﴾ وَيَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا لَوْلَا نُزِّلَتْ سُورَ‌ةٌ ۖ فَإِذَا أُنزِلَتْ سُورَ‌ةٌ مُّحْكَمَةٌ وَذُكِرَ‌ فِيهَا الْقِتَالُ ۙ رَ‌أَيْتَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَ‌ضٌ يَنظُرُ‌ونَ إِلَيْكَ نَظَرَ‌ الْمَغْشِيِّ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ ۖ فَأَوْلَىٰ لَهُمْ ﴿٢٠﴾ طَاعَةٌ وَقَوْلٌ مَّعْرُ‌وفٌ ۚ فَإِذَا عَزَمَ الْأَمْرُ‌ فَلَوْ صَدَقُوا اللَّـهَ لَكَانَ خَيْرً‌ا لَّهُمْ ﴿٢١﴾ فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِن تَوَلَّيْتُمْ أَن تُفْسِدُوا فِي الْأَرْ‌ضِ وَتُقَطِّعُوا أَرْ‌حَامَكُمْ ﴿٢٢﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّـهُ فَأَصَمَّهُمْ وَأَعْمَىٰ أَبْصَارَ‌هُمْ ﴿٢٣﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْ‌آنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا ﴿٢٤﴾ إِنَّ الَّذِينَ ارْ‌تَدُّوا عَلَىٰ أَدْبَارِ‌هِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى ۙ الشَّيْطَانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَأَمْلَىٰ لَهُمْ ﴿٢٥﴾ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لِلَّذِينَ كَرِ‌هُوا مَا نَزَّلَ اللَّـهُ سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ‌ ۖ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ إِسْرَ‌ارَ‌هُمْ ﴿٢٦﴾ فَكَيْفَ إِذَا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلَائِكَةُ يَضْرِ‌بُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَ‌هُمْ ﴿٢٧﴾ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا مَا أَسْخَطَ اللَّـهَ وَكَرِ‌هُوا رِ‌ضْوَانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ ﴿٢٨﴾ أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَ‌ضٌ أَن لَّن يُخْرِ‌جَ اللَّـهُ أَضْغَانَهُمْ ﴿٢٩﴾ وَلَوْ نَشَاءُ لَأَرَ‌يْنَاكَهُمْ فَلَعَرَ‌فْتَهُم بِسِيمَاهُمْ ۚ وَلَتَعْرِ‌فَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ ۚ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ أَعْمَالَكُمْ ﴿٣٠﴾ وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّىٰ نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنكُمْ وَالصَّابِرِ‌ينَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَ‌كُمْ ﴿٣١﴾ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا وَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ وَشَاقُّوا الرَّ‌سُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَىٰ لَن يَضُرُّ‌وا اللَّـهَ شَيْئًا وَسَيُحْبِطُ أَعْمَالَهُمْ ﴿٣٢﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّ‌سُولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ ﴿٣٣﴾ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا وَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ثُمَّ مَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ‌ فَلَن يَغْفِرَ‌ اللَّـهُ لَهُمْ ﴿٣٤﴾ فَلَا تَهِنُوا وَتَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَاللَّـهُ مَعَكُمْ وَلَن يَتِرَ‌كُمْ أَعْمَالَكُمْ ﴿٣٥﴾ إِنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ ۚ وَإِن تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا يُؤْتِكُمْ أُجُورَ‌كُمْ وَلَا يَسْأَلْكُمْ أَمْوَالَكُمْ ﴿٣٦﴾ إِن يَسْأَلْكُمُوهَا فَيُحْفِكُمْ تَبْخَلُوا وَيُخْرِ‌جْ أَضْغَانَكُمْ ﴿٣٧﴾ هَا أَنتُمْ هَـٰؤُلَاءِ تُدْعَوْنَ لِتُنفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ فَمِنكُم مَّن يَبْخَلُ ۖ وَمَن يَبْخَلْ فَإِنَّمَا يَبْخَلُ عَن نَّفْسِهِ ۚ وَاللَّـهُ الْغَنِيُّ وَأَنتُمُ الْفُقَرَ‌اءُ ۚ وَإِن تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَ‌كُمْ ثُمَّ لَا يَكُونُوا أَمْثَالَكُم ﴿٣٨﴾
كسانى كه كفر ورزيدند و [مردم را] از راه خدا باز داشتند، [خدا] اعمال آنان را تباه خواهد كرد. (۱) و آنان كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‌اند و به آنچه بر محمد [ص‌] نازل آمده گرويده‌اند -[كه‌] آن خود حق [و] از جانب پروردگارشان است- [خدا نيز] بديهايشان را زدود و حال [و روز]شان را بهبود بخشيد. (۲) اين بدان سبب است كه آنان كه كفر ورزيدند، از باطل پيروى كردند، و كسانى كه ايمان آوردند از همان حق -كه از جانب پروردگارشان است- پيروى كردند. اين گونه خدا براى [بيدارى‌] مردم مثالهايشان را مى‌زند. (۳) پس چون با كسانى كه كفر ورزيده‌اند برخورد كنيد، گردنها[يشان‌] را بزنيد. تا چون آنان را [در كشتار] از پاى درآورديد، پس [اسيران را] استوار در بند كشيد؛ سپس يا [بر آنان‌] منّت نهيد [و آزادشان كنيد] و يا فديه [و عوض از ايشان بگيريد]، تا در جنگ، اسلحه بر زمين گذاشته شود. اين است [دستور خدا]؛ و اگر خدا مى‌خواست، از ايشان انتقام مى‌كشيد، ولى [فرمان پيكار داد] تا برخى از شما را به وسيله برخى [ديگر] بيازمايد، و كسانى كه در راه خدا كشته شده‌اند، هرگز كارهايشان را ضايع نمى‌كند. (۴) به زودى آنان را راه مى‌نمايد و حالشان را نيكو مى‌گرداند. (۵) و در بهشتى كه براى آنان وصف كرده، آنان را درمى‌آورد. (۶) اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، اگر خدا را يارى كنيد ياريتان مى‌كند و گامهايتان را استوار مى‌دارد. (۷) و كسانى كه كفر ورزيدند، نگونسارى بر آنان باد؛ و [خدا] اعمالشان را برباد داد. (۸) اين بدان سبب است كه آنان آنچه را خدا نازل كرده است خوش نداشتند، و [خدا نيز] كارهايشان را باطل كرد. (۹) مگر در زمين نگشته‌اند، تا ببينند فرجام كسانى كه پيش از آنها بودند به كجا انجاميده است؟ خدا زير و زبرشان كرد و كافران را نظاير [همين كيفرها در پيش‌] است. (۱۰) چرا كه خدا سرپرست كسانى است كه ايمان آورده‌اند، ولى كافران را سرپرست [و يارى‌] نيست. (۱۱)خدا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‌اند، در باغهايى كه از زير [درختان‌] آنها نهرها روان است درمى‌آورد، و [حال آنكه‌] كسانى كه كافر شده‌اند، [در ظاهر] بهره مى‌برند و همان گونه كه چارپايان مى‌خورند، مى‌خورند، و[لى ]جايگاه آنها آتش است. (۱۲) و بسا شهرها كه نيرومندتر از آن شهرى بود كه تو را [از خود] بيرون راند، كه ما هلاكشان كرديم و براى آنها يار [و ياورى‌] نبود. (۱۳) آيا كسى كه بر حجتى از جانب پروردگار خويش است، چون كسى است كه بدى كردارش براى او زيبا جلوه داده شده و هوسهاى خود را پيروى كرده‌اند؟ (۱۴) مَثَل بهشتى كه به پرهيزگاران وعده داده شده [چون باغى است كه‌] در آن نهرهايى است از آبى كه [رنگ و بو و طعمش‌] برنگشته؛ و جويهايى از شيرى كه مزه‌اش دگرگون نشود؛ و رودهايى از باده‌اى كه براى نوشندگان لذتى است؛ و جويبارهايى از انگبين ناب. و در آنجا از هر گونه ميوه براى آنان [فراهم‌] است و [از همه بالاتر] آمرزش پروردگار آنهاست. [آيا چنين كسى در چنين باغى دل‌انگيز] مانند كسى است كه جاودانه در آتش است و آبى جوشان به خوردشان داده مى‌شود [تا] روده‌هايشان را از هم فرو پاشد؟ (۱۵) و از ميان [منافقان‌] كسانى‌اند كه [در ظاهر] به [سخنان‌] تو گوش مى‌دهند، ولى چون از نزد تو بيرون مى‌روند، به دانش يافتگان مى‌گويند: «هم اكنون چه گفت؟» اينان همانانند كه خدا بر دلهايشان مهر نهاده است و از هوسهاى خود پيروى كرده‌اند. (۱۶) و[لى‌] آنان كه به هدايت گراييدند [خدا] آنان را هر چه بيشتر هدايت بخشيد و [توفيق‌] پرهيزگارى‌شان داد. (۱۷) آيا [كافران‌] جز اين انتظار مى‌برند كه رستاخيز به ناگاه بر آنان فرا رسد؟ و علامات آن اينك پديد آمده است. پس اگر [رستاخيز] بر آنان دررسد، ديگر كجا جاى اندرزشان است؟ (۱۸) پس بدان كه هيچ معبودى جز خدا نيست؛ و براى گناه خويش آمرزش جوى؛ و براى مردان و زنان با ايمان [طلب مغفرت كن‌]؛ و خداست كه فرجام و م‌آل [هر يك از] شما را مى‌داند. (۱۹) و كسانى كه ايمان آورده‌اند مى‌گويند: «چرا سوره‌اى [در باره جهاد] نازل نمى شود؟» اما چون سوره‌اى صريح نازل شد و در آن نام كارزار آمد، آنان كه در دلهايشان مرضى هست، مانند كسى كه به حال بيهوشى مرگ افتاده به تو مى‌نگرند. (۲۰) [ولى‌] فرمان‌پذيرى و سخنى شايسته برايشان بهتر است. و چون كار به تصميم كشد، قطعاً خير آنان در اين است كه با خدا راست‌[دل‌] باشند. (۲۱) پس [اى منافقان،] آيا اميد بستيد كه چون [از خدا] برگشتيد [يا سرپرست مردم شديد] در [روى‌] زمين فساد كنيد و خويشاونديهاى خود را از هم بگسليد؟ (۲۲) اينان همان كسانند كه خدا آنان را لعنت نموده و [گوش دل‌] ايشان را ناشنوا و چشمهايشان را نابينا كرده است. (۲۳) آيا به آيات قرآن نمى‌انديشند؟ يا [مگر] بر دلهايشان قفلهايى نهاده شده است؟ (۲۴) بى‌گمان، كسانى كه پس از آنكه [راه‌] هدايت بر آنان روشن شد [به حقيقت‌] پشت كردند، شيطان آنان را فريفت و به آرزوهاى دور و درازشان انداخت. (۲۵) چرا كه آنان به كسانى كه آنچه را خدا نازل كرده خوش نمى‌داشتند، گفتند: «ما در كار [مخالفت‌] تا حدودى از شما اطاعت خواهيم كرد.» و خدا از همداستانى آنان آگاه است. (۲۶) پس چگونه [تاب مى‌آورند] وقتى كه فرشتگان [عذاب‌]، جانشان را مى‌ستانند و بر چهره و پشت آنان تازيانه مى‌نوازند؟ (۲۷) زيرا آنان از آنچه خدا را به خشم آورده پيروى كرده‌اند و خرسنديش را خوش نداشتند؛ پس اعمالشان را باطل گردانيد. (۲۸) آيا كسانى كه در دلهايشان مرضى هست، پنداشتند كه خدا هرگز كينه آنان را آشكار نخواهد كرد؟ (۲۹) و اگر بخواهيم، قطعاً آنان را به تو مى‌نمايانيم، در نتيجه ايشان را به سيماى [حقيقى‌]شان مى‌شناسى و از آهنگ سخن به [حال‌] آنان پى خواهى برد؛ و خداست كه كارهاى شما را مى‌داند. (۳۰) و البته شما را مى‌آزماييم تا مجاهدان و شكيبايان شما را باز شناسانيم، و گزارشهاى [مربوط به‌] شما را رسيدگى كنيم. (۳۱) كسانى كه كافر شدند و [مردم را] از راه خدا باز داشتند و پس از آنكه راه هدايت بر آنان آشكار شد، با پيامبر [خدا] در افتادند، هرگز به خدا گزندى نمى‌رسانند؛ و به زودى [خدا] كرده‌هايشان را تباه خواهد كرد. (۳۲) اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، خدا را اطاعت كنيد و از پيامبر [او نيز] اطاعت نماييد، و كرده‌هاى خود را تباه مكنيد. (۳۳) آنان كه كفر ورزيدند و مانع راه خدا شدند، سپس در حال كفر مردند، هرگز خدا از آنان درنخواهد گذشت. (۳۴) پس سستى نورزيد و [كافران را] به آشتى مخوانيد [كه‌] شما برتريد و خدا با شماست و از [ارزش‌] كارهايتان هرگز نخواهد كاست. (۳۵) زندگى اين دنيا لهو و لعبى بيش نيست، و اگر ايمان بياوريد و پروا بداريد [خدا] پاداش شما را مى‌دهد و اموالتان را [در عوض‌] نمى‌خواهد. (۳۶) اگر [اموال‌] شما را بخواهد و به اصرار از شما طلب كند بخل مى‌ورزيد، و كينه‌هاى شما را برملا مى‌كند. (۳۷) شما همان [مردمى‌] هستيد كه براى انفاق در راه خدا فرا خوانده شده‌ايد. پس برخى از شما بخل مى‌ورزند، و هر كس بخل ورزد تنها به زيان خود بخل ورزيده، و [گرنه‌] خدا بى‌نياز است و شما نيازمنديد؛ و اگر روى برتابيد [خدا] جاى شما را به مردمى غير از شما خواهد داد كه مانند شما نخواهند بود.
سوره پیشین:
سوره احقاف
سوره محمد
سوره‌های مکیسوره‌های مدنی
سوره پسین:
سوره فتح

١.فاتحه ٢.بقره ٣.آل‌عمران ٤.نساء ٥.مائده ٦.انعام ٧.اعراف ٨.انفال ٩.توبه ١٠.یونس ١١.هود ١٢.یوسف ١٣.رعد ١٤.ابراهیم ١٥.حجر ١٦.نحل ١٧.اسراء ١٨.کهف ١٩.مریم ٢٠.طه ٢١.انبیاء ٢٢.حج ٢٣.مؤمنون ٢٤.نور ٢٥.فرقان ٢٦.شعراء ٢٧.نمل ٢٨.قصص ٢٩.عنکبوت ٣٠.روم ٣١.لقمان ٣٢.سجده ٣٣.احزاب ٣٤.سبأ ٣٥.فاطر ٣٦.یس ٣٧.صافات ٣٨.ص ٣٩.زمر ٤٠.غافر ٤١.فصلت ٤٢.شوری ٤٣.زخرف ٤٤.دخان ٤٥.جاثیه ٤٦.احقاف ٤٧.محمد ٤٨.فتح ٤٩.حجرات ٥٠.ق ٥١.ذاریات ٥٢.طور ٥٣.نجم ٥٤.قمر ٥٥.الرحمن ٥٦.واقعه ٥٧.حدید ٥٨.مجادله ٥٩.حشر ٦٠.ممتحنه ٦١.صف ٦٢.جمعه ٦٣.منافقون ٦٤.تغابن ٦٥.طلاق ٦٦.تحریم ٦٧.ملک ٦٨.قلم ٦٩.حاقه ٧٠.معارج ٧١.نوح ٧٢.جن ٧٣.مزمل ٧٤.مدثر ٧٥.قیامه ٧٦.انسان ٧٧.مرسلات ٧٨.نبأ ٧٩.نازعات ٨٠.عبس ٨١.تکویر ٨٢.انفطار ٨٣.مطففین ٨٤.انشقاق ٨٥.بروج ٨٦.طارق ٨٧.اعلی ٨٨.غاشیه ٨٩.فجر ٩٠.بلد ٩١.شمس ٩٢.لیل ٩٣.ضحی ٩٤.شرح ٩٥.تین ٩٦.علق ٩٧.قدر ٩٨.بینه ٩٩.زلزله ١٠٠.عادیات ١٠١.قارعه ١٠٢.تکاثر ١٠٣.عصر ١٠٤.همزه ١٠٥.فیل ١٠٦.قریش ١٠٧.ماعون ١٠٨.کوثر ١٠٩.کافرون ١١٠.نصر ١١١.مسد ١١٢.اخلاص ١١٣.فلق ١١٤.ناس


پانویس

  1. صفوی، «سوره مجمد»، ص۸۰۵.
  2. خرمشاهی، «سوره محمد»، ص۱۲۵۱.
  3. معرفت، آموزش علوم قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۱۶۸.
  4. خرمشاهی، «سوره محمد»، ص۱۲۵۱.
  5. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۸، ص۲۲۲.
  6. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۱، ص۳۸۸.
  7. مغنیه، الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۷، ص۶۶.
  8. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۱، ص۳۸۸.
  9. خامه‌گر، محمد، ساختار سوره‌های قرآن کریم، تهیه مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت نورالثقلین، قم، نشر نشرا، چ۱، ۱۳۹۲ش.
  10. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۱، ص۴۲۵.
  11. طباطبایی، المیزان،۱۳۹۳ق، ج۱۸ ص۲۲۹.
  12. نهج البلاغه، خطبه ۱۸۳.
  13. حسینی طهرانی، امام شناسی، ج۱، ص۱۸۴-۱۸۷.
  14. بحرانی، البرهان، ۱۳۸۹ش، ج۵، ص ۵۳؛ ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۹، ص۲۸.
  15. صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ۱۳۸۲ش، ص۲۲۳.
  16. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۱، ص۴۰۰.
  17. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۱، ص۴۰۰.
  1. وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ...غیر ازاین مورد، در سه سوره دیگر قرآن نام پیامبر(ص) به عنوان محمد آمده است که عبارتند از: سوره آل عمران آیه ۱۴۴ ، سوره احزاب آیه ۴۰ ، سوره فتح آیه ۲۹

منابع

  • قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند، تهران: دارالقرآن الکریم، ۱۳۷۶ش.
  • بحرانی، هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسه البعثه، قسم الدراسات الاسلامیه، ۱۳۸۹ش.
  • خامه‌گر، محمد، ساختار سوره‌های قرآن کریم، تهیه مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت نورالثقلین، قم، نشر نشرا، ۱۳۹۲ش.
  • خرمشاهی، قوام الدین، «سوره محمد»، تهران، انتشارات دوستان، تهران، ۱۳۷۷ش.
  • صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، قم، دار الشریف الرضی للنشر، ۱۴۰۶ق.
  • صفوی، سلمان، «سوره محمد»، در دانشنامه معاصر قرآن کریم، قم، انتشارات سلمان آزاده، ۱۳۹۶ش.
  • طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
  • قمی، علی ابن ابراهیم، تفسیر القمی، دارالکتب، قم ۱۳۶۳.ش
  • معرفت، محمدهادی، آموزش علوم قرآنی، ترجمه ابومحمد وکیلی، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۱ش.
  • مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، قم، دارالکتاب الاسلامیه، ۱۴۲۴ق.
  • مكارم شيرازى، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، ۱۳۷۱ش.
  • واحدی، علی بن احمد، اسباب نزول القرآن‏، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۱ق.